سلام تقریبا 4سال و نیم میشه که به اینجا سر نزدم.

زندگی کار درس انقدر منو مشغول خودش کرده که با این بخش از دنیای مجازی انگار غریبه شدم...

یهو زد به سرم که امروز توی روز تولد 27 سالگیم یه سرکی بزنم به کلبه قدیمی هوای بارونیم...

شاد باشید و پیروز

 

فردا وقتی خروس مادربزرگ بیدار شود و حی علی الصلاه را در وسط خانه قوقولی قوقو کند
وقتی مهتاب یادش بیفتد که باید تمام تنش را از تخت شب بیرون بکشد
وقتی جیرجیرکها آخرین سرود دسته جمعیشان را سر می دهند
و وقتی نم نم باران روی صورتم مینشیند
با خیال هرچه خوبیست دستانم را به سمت آسمان باز میکنم و قدی میکشم
نفس عمیقی میکشم
لبخندی میزنم
و قطعا جور دیگری چشمانم را باز میکنم
جوری که بدانم فردا عشق هم به من لبخند خواهد زد...

لیلا.وهابی (باران)
95.05.09
✍️📜 کانال تلگرام t.me/leilaname